مار در شراب – داستان در مورد بیش از حد فکر کردن، افسانه چینی با اخلاق

تالار گفتگو زوم تر ورود به تالار گفتگو زوم تر

در چین زمانی مردی به نام لی زندگی می کرد. او عاقل، مهربان و بسیار صمیمی بود. یک بار ضیافتی ترتیب داد و همه دوستانش را دعوت کرد. همگی خوش گذشت و به خانه برگشتند.

چند روز بعد به ملاقات یکی از دوستان نزدیکش رفت. وقتی لی او را دید، متوجه شد که به نظر می رسد دوستش دچار مشکل شده است.

لی از او پرسید: «چی شده؟ چرا اینقدر ناخوش به نظر می‌رسی؟»

دوستش پاسخ داد: «همه اینها به خاطر ضیافتی بود که در خانه شما برگزار شد. در ضیافت وقتی داشتیم مشروب می خوردیم، به من نان تست پیشنهاد کردی و وقتی لیوان هایمان را بالا بردیم، متوجه شدم که مار کوچکی در لیوان شراب افتاده است.

از آن زمان، من نمی توانم احساس خوبی داشته باشم. روی تخت دراز کشیدم و نمی توانستم کاری انجام دهم. احساس می‌کنم به خاطر آن مار در شراب، برای سلامتی من اتفاقی افتاده است.»

لی از شنیدن این حرف متحیر شد. او از دوستش خواست مراقبت کند و به خانه برگشت و موضوع را بررسی کرد.

وقتی لی همه چیز را بررسی کرد، سرانجام به سالن رفت، جایی که ضیافت برگزار می شد. آنجا به اطراف نگاه کرد، متوجه شد که علت بیماری دوستش چیست.

لی برگشت و یک بار دیگر دوستش را به خانه اش دعوت کرد. دوستش امتناع کرد.

لی علت بیماری خود را می دانست و اصرار کرد که بیاید تا بتواند به او کمک کند تا زودتر خوب شود. دوست موافقت کرد و با او به خانه اش رفت.

وقتی به خانه لی رسیدند، لی از دوستش خواست که با او به همان اتاقی که در آن ضیافت برگزار می شد بیاید.

لی در همان مکان میز گذاشته بود، جایی که در روز ضیافت در آنجا نگهداری می شد.

حالا لی از دوستش خواست که دوباره با او در آنجا نوشیدنی بنوشد. لیوان ها پر از شراب شد و او برای دوستش کباب کرد.

وقتی نان تست بلند کردند، لی به سایه ای از کمان در شیشه اشاره کرد و از دوستش خواست که ببیند. دوستش با عصبانیت نگاه کرد و گفت: “همان ماری است که دفعه قبل دیدم.”

لی خندید و شیشه را نگه داشت و سپس کمانی را که به دیوار اتاقش آویزان شده بود و یک مار نقاشی شده روی آن آویزان بود، برداشت.

و دوباره از دوستش خواست از شیشه ببیند و پرسید: “دیگر می توانی مار کنی؟”

دوستش با تعجب متوجه شد که مار دیگر در شراب نیست. از آنجایی که تمام حقیقت آشکار شد، دوستش بلافاصله از بیماری طولانی خود بهبود یافت.

اخلاقی:
انسان نباید بی جهت خیلی مشکوک باشد زیرا گاهی اوقات افکار منفی ما دلیل بیماری ما می شود.


 

کلمات کلیدی جستجو: داستان افراط اندیشی – افسانه چینی با اخلاقیات در مورد مشکوک بودن بیش از حد، درباره تأثیر منفی افراط اندیشی بر سلامتی خود بدانید

مار در شراب – داستان در مورد بیش از حد فکر کردن، افسانه چینی با اخلاق

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا