در یک نبرد، در حالی که سربازی آماده می شد تا دوست مجروح خود را از میدان بازگرداند. کاپیتانش با دیدن این موضوع گفت: “فایده ای ندارد، وقتی به او برسید دوستان شما باید مرده باشند.”
اما سرباز همچنان می رود و دوستش را برمی گرداند. کاپیتان با دیدن جسد دوستش بر روی شانه اش گفت: “به شما گفتم که بی ارزش است زیرا او مرده است.”
به این سرباز با چشمان مرطوب پاسخ داد
“آقا، واقعا ارزش این را داشت که برگردیم و او را بگیریم.”
وقتی او را گرفتم، او به من نگاه کرد و لبخندی زد و آخرین کلماتش را گفت.
“می دانستم که می آیی.”
اخلاقی:
برخی از افراد ارزش ریسک کردن را دارند و همیشه برای احساسات دوستان و خانواده ارزش قائل هستند و آنجا باشند. حتی یک عمل کوچک می تواند دلیلی برای لبخند زدن کسی باشد.
کلمات کلیدی: داستان الهام بخش در مورد دوستی و مراقبت