بهترین داستان مراقبت از دوستان

تالار گفتگو زوم تر ورود به تالار گفتگو زوم تر

در یک نبرد، در حالی که سربازی آماده می شد تا دوست مجروح خود را از میدان بازگرداند. کاپیتانش با دیدن این موضوع گفت: “فایده ای ندارد، وقتی به او برسید دوستان شما باید مرده باشند.”

اما سرباز همچنان می رود و دوستش را برمی گرداند. کاپیتان با دیدن جسد دوستش بر روی شانه اش گفت: “به شما گفتم که بی ارزش است زیرا او مرده است.”

به این سرباز با چشمان مرطوب پاسخ داد
“آقا، واقعا ارزش این را داشت که برگردیم و او را بگیریم.”

وقتی او را گرفتم، او به من نگاه کرد و لبخندی زد و آخرین کلماتش را گفت.
“می دانستم که می آیی.”

اخلاقی:
برخی از افراد ارزش ریسک کردن را دارند و همیشه برای احساسات دوستان و خانواده ارزش قائل هستند و آنجا باشند. حتی یک عمل کوچک می تواند دلیلی برای لبخند زدن کسی باشد.


 

کلمات کلیدی: داستان الهام بخش در مورد دوستی و مراقبت

بهترین داستان مراقبت از دوستان

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا