مرد جوان در جستجوی استاد کامل..!

داستان کوتاه

تالار گفتگو زوم تر ورود به تالار گفتگو زوم تر

مدتها پیش مردی به دنبال استاد رفت. او مصمم بود که استاد را برای خود بیابد و برای آن حتی آماده بود تا به دور دنیا برود.

هنگامی که او سفر خود را آغاز کرد، درست بیرون روستای خود، پیرمردی را دید که زیر درختی نشسته بود.

مردی نزد او رفت و گفت: “تو شبیه آدم های سرگردان به نظر میرسی…”

پیرمرد پاسخ داد: بله، من یک سرگردان هستم. سرتاسر زمین را گشتم.»

مرد با خود فکر کرد که پیرمرد برای پرسیدن سوال خود درست است.

پس گفت: «می‌توانم از شما سؤالی بپرسم؟»

پیرمرد پاسخ داد: “حتما.”

سپس مرد گفت: «می‌خواهم شاگرد یک استاد کامل باشم. میشه به من پیشنهاد بدید کجا برم؟ کجا می توانم او را پیدا کنم؟»

پیرمرد چند آدرس به او پیشنهاد کرد. مرد جوان از او تشکر کرد ادامه داد.

انسان سی سال در سراسر زمین سرگردان شد و هیچ جسدی را نیافت که مطابق انتظاراتش باشد. افسرده و افسرده بود. تصمیم گرفت به روستای خود بازگردد.

لحظه ای که وارد روستای خود می شد، همان پیرمردی را دید که اکنون بسیار پیر شده است، زیر درخت نشسته است و ناگهان او را مولای خود شناخت!

به پای او افتاد و گفت: چرا به من نگفتی که تو استادی؟

پیرمرد گفت:اما وقت تو نبود تو اون موقع نمیتونستی منو بشناسی نیاز به تجربه داشتی

سرگردانی در اطراف زمین به شما بلوغ و درک خاصی داده است. حالا می توانید ببینید.

آخرین باری که با من ملاقات کردی اما مرا ندیده بودی. از دست داده بودی از من در مورد استاد می پرسید. همین دلیل کافی بود که نه می توانستی مرا ببینی، نه حضورم را حس کنی، نه عطر را استشمام کنی.

شما کاملاً کور بودید، از این رو من به شما آدرس هایی دادم، بنابراین می توانید بروید، اما حتی بودن با افراد اشتباه خوب است، زیرا اینگونه یاد می گیرد.

سی سال است که منتظر تو هستم، این مکان، این درخت را ترک نکرده ام.

مرد جوان دیگر جوان نبود، به درخت نگاه کرد و از آن بیشتر متعجب شد، زیرا در آن زمان به یاد می آورد که در رویاهای خود، در رویاهای خود همیشه آن درخت را می بیند و همیشه این احساس وجود داشت که استاد خود را در زیر این درخت می بیند. .

او متوجه شد که سی سال پیش، درختی را ندید، استاد را دید اما نتوانست او را بشناسد. همه چیز آماده بود اما او آماده نبود.


کلمات کلیدی جستجو: به دنبال روشنگری دانش آموز استاد داستان های ذن با درس زندگی

مرد جوان در جستجوی استاد کامل..!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا