شوهر نابینا – داستان عاشقانه قلب

تالار گفتگو زوم تر ورود به تالار گفتگو زوم تر

مردی با دختر بسیار زیبایی ازدواج کرد. بعد از ازدواج آنها با خوشبختی زندگی می کردند. مرد زیبایی او را تحسین می کرد و او را بسیار دوست داشت.

اما بعد از چند ماه همسر متوجه شد که از بیماری پوستی رنج می برد و به همین دلیل به تدریج زیبایی خود را از دست می دهد.

زن با دانستن این موضوع با خود فکر کرد: “اگر زشت شوم، شوهرم از من متنفر می شود. من نمی توانم تنفر او را تحمل کنم.”

در همین حال، یک روز شوهرش مجبور شد برای کاری به خارج از شهر برود. وقتی بعد از اتمام کارش در حال بازگشت به خانه بود، تصادف کرد. او در آن تصادف هر دو چشم خود را از دست داد.

علیرغم همه اینها، زندگی زناشویی آنها به طور عادی به پیشرفت خود ادامه داد.

زمان گذشت و همسر به دلیل بیماری پوستی زیبایی خود را به کلی از دست داد. او زشت شد اما شوهر نابینا آن را نمی دید. بنابراین تأثیری در زندگی زناشویی آنها نداشت.

مثل همیشه عاشقش بود

یک روز همسرش فوت کرد حالا شوهر غمگین و تنها بود. تصمیم گرفت آن شهر را ترک کند.

او تمام مراسم تشییع جنازه همسرش را انجام داد. روز بعد که می‌خواست برود، همسایه‌اش او را دید و نزد او رفت و گفت: «چطور می‌توانی بدون حمایت همسرت زندگی کنی؟ شما نمی توانید ببینید و همسرتان همیشه در کنار شما بود تا از شما حمایت کند و سال ها به شما کمک کند. برای شما سخت خواهد بود.»

شوهر پاسخ داد: دوست من نابینا نیستم. من فقط تظاهر به نابینایی می کردم. چون وقتی همسرم از بیماری او باخبر شد، متوجه شدم که او از این بیماری ناراحت است و ترسیده است.

اگر همسرم می دانست که زشتی او را می بینم، بیشتر از بیماریش به او آسیب می رساند. او همسر بسیار خوبی بود و من فقط می خواستم او را راضی نگه دارم. به همین دلیل در تمام این سال ها تظاهر به نابینایی کردم.»

یادگیری:
برای شاد بودن، گاهی باید چشمانمان را روی کاستی های یکدیگر ببندیم.


 

کلمات کلیدی جستجو: شوهر نابینا – داستان عاشقانه دلنشین، داستان دلگرم کننده در مورد عشق شوهر به همسر، داستان کوتاهی دیگران، راه شاد زیستن داستان کوتاه برای زوج متاهل، داستان با یادگیری برای زندگی، داستانی در مورد عشق و فداکاری زوج ها برای هر یک دیگر، همیشه برای یک داستان دیگر برای زوج ها آنجا باشید

شوهر نابینا – داستان عاشقانه قلب

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا