داستان ماهیگیر – دروازه بان حریص..! درس دادن به فساد

تالار گفتگو زوم تر ورود به تالار گفتگو زوم تر

یک بار پادشاهی می خواست یک جشن بزرگ ترتیب دهد. او همه نوع غذا را آماده کرده بود، اما یک ماهی خاص بود که نتوانست آن را تهیه کند.

بنابراین او در پادشاهی اعلام کرد که هر کس آن ماهی را به قصر بیاورد، به او پاداش بزرگی خواهد داد.

بسیاری از ماهیگیران تلاش کردند اما نتوانستند آن ماهی را پیدا کنند. درست یک روز قبل از جشن، یک ماهیگیر با آن ماهی بزرگ آمد.

در ورودی قصر، دروازه بان از او دلیلی برای آمدن خواست. هنگامی که ماهیگیر در مورد ماهی و پاداش به او گفت، دروازه بان به او گفت که فقط در صورتی به او اجازه می دهد که به داخل برود در صورتی که او قول دهد نیمی از پاداش را به او بدهد.

ماهیگیر قبول کرد.

پادشاه با دیدن ماهی بسیار خوشحال شد و خواست پول زیادی به او بدهد اما ماهیگیر نپذیرفت.

در عوض او خواستار صد ضربه شلاق به پشت خود شد. کینگ متعجب شد، اما در حالی که ماهیگیر اصرار داشت، سرانجام موافقت کرد.

پادشاه به خدمتکاری دستور داد که صد ضربه شلاق به او بزند. هنگامی که ماهیگیر پنجاه ضربه شلاق خورد، از آنها خواست که دست بردارند.

گفت: به کسی قول دادم که نصف ثواب را با او تقسیم کنم. دوست دارم با او تماس بگیرم.»

کینگ پرسید: آن شخص کیست؟

ماهیگیر پاسخ داد: “دروازه بان این قصر… وقتی وارد قصر شدم، دروازه بان به من گفت که فقط به یک شرط اجازه می دهد وارد شود، یعنی نصف پاداشم را با او تقسیم کنم.”

کینگ تمام وضعیت را درک کرد و پنجاه ضربه شلاق به دروازه بان زده شد و از خدمتش اخراج شد.

ماهیگیر به خاطر کار و هوشش پاداش زیادی دریافت کرد.

اخلاقی:
اعمال شیطانی منجر به چیزهای بد می شود و تفکر عاقلانه شما می تواند به شما کمک کند از وضعیت بد خارج شوید. پس عاقل باش و نیکی کن.


کلمات کلیدی: داستان پادشاه و ماهیگیر – آموزش درسی برای فساد، هرگز در داستان های الهام بخش/ عاقلانه فکر نکنید، داستان اخلاقی حریص نباشید

داستان ماهیگیر – دروازه بان حریص..! درس دادن به فساد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا