سخنان تشویق کننده همسر – داستان هرگز تسلیم نشو

تالار گفتگو زوم تر ورود به تالار گفتگو زوم تر

روزی در شهری، مرد جوان متاهلی با همسرش زندگی می کرد. مرد جوان پس از ازدواج به عنوان معلم در دبستان مشغول به کار شد.

اما به دلیل عدم تجربه، خیلی زود در کمتر از یک هفته توسط دانش آموزان له شد.

وقتی به خانه برگشت، گریه کرد. همسرش به او دلداری داد و گفت:وقتی یکی خیلی سیر است، یا می تواند آن چیزی را که در اوست بریزد یا اصلا نمی تواند آن را بیرون بریزد.

شما نباید زیاد از این بابت ناراحت باشید. احتمالاً شغل مناسب تری در آنجا منتظر شماست.»

چند روزی شغل دیگری پیدا کرد و چند روز دیگر به دلیل کندی کار اخراج شد.

این بار همسرش به او دلداری داد و گفت: «همیشه افرادی هستند که مهارت و مهارت ندارند. برخی از سال ها کار خود تجربه دارند. در مورد شما، چگونه می توانید مهارت های مورد نیاز برای کار را در این مدت کوتاه به دست آورید.

مرد جوان تسلیم نشد و به جستجوی کار ادامه داد. او به دنبال چند شغل رفت اما هرگز در آن مشاغل طولانی نماند.

هر بار با روحیه ای افسرده به خانه برمی گشت و هر بار همسرش همیشه او را دلداری می داد. هرگز برای یک بار، همسر ناامید یا رنجیده نشد.

سالها گذشت، انسان سی و چند ساله بود.

در این زمان، انسان استعدادی در زبان پیدا کرد. او در مدرسه ناشنوایان و لال ها مشاور شد. بعداً یک مدرسه برای معلولین افتتاح کرد.

چند سال بعد، مان توانست فروشگاه های زنجیره ای را در شهرها و استان های مختلف راه اندازی کند و در زمینه فروش تجهیزات برای معلولان اقدام کند.

با گسترش کسب و کار، من به یک مولتی میلیونر تبدیل شد.

یک روز از همسرش پرسید: «وقتی به آینده‌ام بد نگاه می‌کردم، چه دلیلی دارد که اینقدر به من ایمان داشتی؟»

همسرش لبخندی زد و گفت:وقتی یک قطعه زمین برای کاشت گندم مناسب نیست، می‌توانیم کاشت لوبیا را امتحان کنیم. اگر لوبیا به خوبی رشد نمی کند، می توانیم میوه یا کدو را بکاریم.

اگر پوشش گیاهی اقتصادی نباشد، می توانیم بذر گندم سیاه را پراکنده کنیم. این دانه ها روزی به گل تبدیل می شوند. در خود این زمین، یک بذر وجود خواهد داشت که جوانه می زند و رشد می کند.

اخلاقی:
در این دنیا هیچ کس بی فایده نیست. فقط این است که آنها خود را محکم در جای درست قرار نداده اند.

سخنان تشویق کننده همسر – داستان هرگز تسلیم نشو

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا