مرد برتر بر علایق اولیه اش غلبه بر دشواری ایجاد می کند، موفقیت فقط بعداً به دست می آید.
انسان برتر از محدودیت های توانایی خود مضطرب است. او از این واقعیت که مردان توانایی او را نمی شناسند ناراحت نمی شود.
هدف انسان برتر حقیقت است.
مرد برتر حتی برای فضای یک وعده غذایی بر خلاف فضیلت عمل نمی کند. در لحظات عجله، به آن می چسبد. در فصل های خطر، او به آن پایبند است.
مرد برتر میداند چه چیزی درست است، مرد فرودست میداند چه چیزی را میفروشد.
آنچه انسان برتر به دنبال آن است در خود اوست، آنچه انسان کوچک در جستجوی دیگران است.
یک مرد برتر در برخورد با دنیا طرفدار هیچ چیز یا مخالف چیزی نیست. او از عدالت به عنوان معیار پیروی می کند.
مرد برتر، بدون غرور، سهولت باوقار دارد. مرد پست غرور دارد بدون سهولت باوقار.
انسان برتر قبل از اینکه صحبت کند عمل می کند و پس از آن بر اساس عمل خود صحبت می کند.
مرد برتر، هنگامی که در ایمنی استراحت می کند، فراموش نمی کند که خطر ممکن است رخ دهد. وقتی در یک وضعیت امنیتی است، احتمال خرابی را فراموش نمی کند. وقتی همه چیز مرتب است، او فراموش نمی کند که ممکن است اختلال ایجاد شود. بنابراین شخص او در خطر انقراض نیست و ایالات او و تمام قبیله های آنها حفظ می شوند.
عیوب یک فرد برتر مانند خورشید و ماه است. آنها عیوب خود را دارند و همه آنها را می بینند، آنها تغییر می کنند و همه به آنها نگاه می کنند.
مردی که سوال می پرسد برای یک دقیقه احمق است، مردی که نمی پرسد تا آخر عمر احمق است.
افراد با فضیلت غالباً با کسالتی که الهام میبخشند، از خود به خاطر محدودیتهایی که در برابر آنها قرار میگیرند انتقام میگیرند.
یک جنتلمن شرمنده می شود اگر اعمالش با گفته هایش مطابقت نداشته باشد.
وقتی باید با یک نفر صحبت شود و شما با او صحبت نکنید، او را از دست می دهید. وقتی نباید با یک نفر صحبت کرد و با او صحبت می کنید، نفس خود را تلف می کنید. خردمندان مردم را از دست نمی دهند و نفس خود را ضایع نمی کنند.
انسان نجیبتر بر ویژگیهای خوب دیگران تأکید میکند و بدیها را برجسته نمیکند. فرودست انجام می دهد.
فضیلت برای انسان از آب یا آتش بیشتر است. من دیده ام که انسان ها از قدم زدن روی آب و آتش می میرند، اما هرگز مردی را ندیده ام که از قدم زدن در مسیر فضیلت بمیرد.
وقتی دانش انسان برای دستیابی کافی باشد و فضیلتش برای حفظ او کافی نباشد، هر چه به دست آورده باشد، دوباره از دست خواهد داد.
بحث نکردن با مردی که شایسته گفتگو باشد، هدر دادن مرد است. بحث کردن با مردی که ارزش گفتگو را ندارد، هدر دادن کلمات است. خردمندان نه انسانها را هدر می دهند و نه کلمات را.
مرد خردمند هرگز دو دل نیست – مرد نیکوکار هرگز نگران نیست، مرد شجاع هرگز نمی ترسد.