کتاب The Gulag Archipelago مجمع الجزایر گولاک

مجمع الجزایر گولاگ: آزمایشی در تحقیق ادبی (روسی: Архипелаг ГУЛАГ, Arkhipelag GULAG) یادداشت 1 یک متن غیرداستانی سه جلدی است که بین سالهای 1958 و 1968 توسط نویسنده روسی و مخالف شوروی الکساندر سولژنیتسین نوشته شده است. اولین بار در سال 1973 منتشر شد و سال بعد به انگلیسی و فرانسوی ترجمه شد. زندگی در آنچه اغلب به نام گولاگ شناخته می شود، سیستم اردوگاه کار اجباری شوروی، از طریق روایتی ساخته شده از منابع مختلف از جمله گزارش ها، مصاحبه ها، بیانیه ها، خاطرات روزانه، اسناد قانونی و تجربه خود سولژنیتسین به عنوان یک زندانی گولاگ را پوشش می دهد.

پس از انتشار، این کتاب ابتدا در انتشارات زیرزمینی سمیزدات در اتحاد جماهیر شوروی منتشر شد تا اینکه در سال 1989 در مجله ادبی نووی میر منتشر شد که در آن یک سوم اثر در سه شماره منتشر شد. از زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی، مجمع الجزایر گولاگ به طور رسمی در روسیه منتشر شده است.

کتاب The Gulag Archipelago مجمع الجزایر گولاک

نویسنده : الکس سولزنیسن Aleksandr Solzhenitsyn

ساختار

همانطور که در اکثر نسخه های چاپی ساختار یافته است، متن شامل هفت بخش است که به سه جلد تقسیم می شوند: بخش های 1-2، بخش های 3-4 و بخش های 5-7. در یک سطح، مجمع الجزایر گولاگ تاریخچه سیستم اردوگاه های کار اجباری را که از سال 1918 تا 1956 در اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت را دنبال می کند. آنها چارچوب قانونی و عملی را برای یک سری اردوگاه ایجاد کردند که در آن زندانیان سیاسی و مجرمان عادی به کار اجباری محکوم می شدند. سیستم بزرگ گولاگ؛ سولژنیتسین توجه ویژه ای به توسعه حقوقی و بوروکراتیک هدفمند خود دارد. این روایت در سال 1956 در زمان سخنرانی مخفیانه نیکیتا خروشچف (“درباره کیش شخصیت و پیامدهای آن”) به پایان می رسد. خروشچف این سخنرانی را در بیستمین کنگره حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی ایراد کرد و کیش شخصیت جوزف استالین، قدرت استبدادی او و نظارتی که در دوران استالین وجود داشت را محکوم کرد. اگرچه سخنرانی خروشچف برای مدت طولانی در اتحاد جماهیر شوروی منتشر نشد، اما گسست از فجیع ترین شیوه های سیستم گولاگ بود. با وجود تلاش‌های سولژنیتسین و دیگران برای مقابله با میراث گولاگ، واقعیت‌های اردوگاه‌ها تا دهه 1980 یک موضوع تابو باقی ماند. سولژنیتسین همچنین می‌دانست که اگرچه بسیاری از شیوه‌ها متوقف شده بود، اما ساختار اساسی سیستم باقی مانده است و می‌توان آن را توسط رهبران آینده احیا و گسترش داد. در حالی که خروشچف، حزب کمونیست و حامیان اتحاد جماهیر شوروی در غرب، گولاگ را انحراف استالین می‌دانستند، سولژنیتسین و بسیاری از مخالفان تمایل داشتند آن را به عنوان یک نقص سیستماتیک فرهنگ سیاسی شوروی و نتیجه اجتناب‌ناپذیر بلشویک تلقی کنند. پروژه سیاسی.

به موازات این روایت تاریخی و حقوقی، سولژنیتسین سیر معمولی یک zek را دنبال می کند، اصطلاحی عامیانه برای یک زندانی که از مخفف پرکاربرد z/k برای zakliuchennyi («زندانی») گرفته شده است، از طریق گولاگ، که با دستگیری، محاکمه نمایشی شروع می شود. و توقیف اولیه، ادامه انتقال به گولاگ، رفتار با زندانیان و شرایط عمومی زندگی آنها، گروه های برده داری و سیستم اردوگاه فنی زندان، شورش ها و اعتصابات اردوگاهی، مانند قیام کنگیر، تبعید داخلی به دنبال آن تکمیل حکم اولیه زندان و آزادی نهایی اما تضمین نشده زندانی. در طول مسیر، بررسی سولژنیتسین به جزئیات وقایع پیش پا افتاده و عادی زندگی یک زندانی معمولی و همچنین رویدادهای خاص و قابل توجه در طول تاریخ نظام گولاگ، از جمله شورش ها و قیام ها، می پردازد. سولژنیتسین در فصل 4 می نویسد: “توجیهات خود مکبث ضعیف بود – و وجدانش او را می بلعد. بله، حتی یاگو هم یک بره کوچک بود. تخیل و قدرت روحی شروران شکسپیر در 12 جسد متوقف شد. زیرا آنها جسد داشتند. ایدئولوژی وجود ندارد. ایدئولوژی – این همان چیزی است که بدکاری را توجیه می کند و به بدکار استواری و قاطعیت لازم را می دهد. .. اینگونه بود که مأموران تفتیش عقاید اراده خود را تقویت کردند: با استناد به مسیحیت، فاتحان سرزمین های بیگانه، با ستایش عظمت سرزمین مادری خود، استعمارگران، به واسطه تمدن، نازی ها، از نظر نژاد، و ژاکوبن ها (در ابتدا و دیر)، با برابری، برادری و خوشبختی نسل های آینده… بدون بدکاران، مجمع الجزایری وجود نداشت».

قبلاً آثاری در مورد سیستم زندان/ اردوگاه شوروی وجود داشت و وجود آن برای عموم غربی از دهه 1930 شناخته شده بود. با این حال، پیش از این هرگز عموم خوانندگان به این شکل با وحشت گولاگ روبرو نشده بودند. مناقشات پیرامون این متن، به ویژه، عمدتاً به این دلیل بود که سولژنیتسین به طور قطعی و پر زحمت، خاستگاه نظری، قانونی و عملی سیستم گولاگ را زیر پای لنین قرار داد، نه استالین. طبق شهادت سولژنیتسین، استالین صرفاً یک سیستم اردوگاه کار اجباری را تقویت کرد که قبلاً وجود داشت. این مهم است، زیرا بسیاری از روشنفکران غربی سیستم اردوگاه های کار اجباری شوروی را یک انحراف استالینیستی می دانستند.

انتشار

پس از اینکه کا گ ب مواد سولژنیتسین را در مسکو مصادره کرد، طی سال های 1965 تا 1967، پیش نویس های مقدماتی مجمع الجزایر گولاگ به نسخه تمام شده تبدیل شد و گاهی اوقات در خانه های دوستانش در منطقه مسکو و جاهای دیگر مخفی می شد. سولژنیتسین در حالی که در سال 1945 در زندان لوبیانکا کا گ ب بود، با آرنولد سوزی، وکیل و وزیر سابق آموزش استونی که پس از اشغال استونی توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال 1944 به اسارت گرفته شده بود، دوست شد. کار تمام شده، پس از کپی برداری از آن بر روی کاغذ و میکروفیلم.[4] دختر آرنولد سوزی، هلی سوسی، متعاقباً “نسخه اصلی” را تا زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 از KGB در استونی مخفی نگه داشت.

در سال 1973، KGB یکی از تنها سه نسخه موجود از متن را که هنوز در خاک شوروی بود، توقیف کرد. این امر پس از بازجویی از الیزاوتا ورونیانسکایا، یکی از تایپیست‌های مورد اعتماد سولژنیتسین[7] که می‌دانست نسخه تایپ‌شده کجا پنهان شده است، به دست آمد. چند روز پس از آزادی توسط KGB او را در راه پله های آپارتمانش به دار آویخته یافتند. او ظاهراً یا خود را حلق آویز کرده بود یا به قتل رسیده بود (3 اوت 1973).[8] اگرچه او قبلاً می خواست ابتدا در روسیه منتشر شود، پس از اینکه سولژنیتسین از مرگ او مطلع شد، در ماه بعد، سپتامبر، تصمیم گرفت که اجازه انتشار آن را در پاریس بدهد. چاپ اول این اثر (به روسی) توسط انتشارات فرانسوی Éditions du Seuil چند روز پس از کریسمس 1973 منتشر شد. از آنچه او انتظار داشت اخبار مربوط به ماهیت کار بلافاصله سر و صدای زیادی به پا کرد و در چند ماه آینده ترجمه هایی به بسیاری از زبان های دیگر دنبال شد که گاهی اوقات در مسابقه ای با زمان تولید می شد. توماس پی ویتنی آمریکایی نسخه انگلیسی را تولید کرد. ترجمه انگلیسی و فرانسوی جلد اول در بهار و تابستان 1974 منتشر شد.

سولژنیتسین می‌خواست این دست‌نوشته ابتدا در روسیه منتشر شود، اما می‌دانست که این کار در شرایط موجود غیرممکن است. این اثر در سطح بین المللی تأثیر عمیقی داشت. نه تنها بحث های پر انرژی را در غرب برانگیخت. تنها شش هفته پس از پایان کار مطبوعات پاریس، سولژنیتسین خود مجبور به تبعید شد. از آنجایی که در اختیار داشتن این نسخه خطی خطر محکومیت طولانی مدت به دلیل «فعالیت های ضد شوروی» را به همراه داشت، سولژنیتسین هرگز روی نسخه خطی به شکل کامل کار نکرد. سولژنیتسین از آنجایی که دائماً تحت نظارت KGB بود، در هر زمان فقط بر روی بخش‌هایی از دست‌نوشته کار می‌کرد تا در صورت دستگیری، کتاب کامل را به خطر نیندازد. به همین دلیل، بخش‌های مختلف کار را در سرتاسر مسکو و حومه‌های اطراف آن، تحت مراقبت دوستان مورد اعتماد خود مخفی کرد. گاهی اوقات که ظاهراً در تماس‌های اجتماعی با آنها ملاقات می‌کرد، در واقع روی نسخه خطی در خانه‌هایشان کار می‌کرد. در بسیاری از این مدت، سولژنیتسین در خانه ویولنسل مشهور جهان مستیسلاو روستروپویچ زندگی می کرد، و به دلیل شهرت و جایگاه این نوازنده، علیرغم نظارت شدید مقامات شوروی، سولژنیتسین به طور معقولی از جستجوهای KGB در آنجا در امان بود. سولژنیتسین فکر نمی کرد این سریال اثر تعیین کننده او باشد، زیرا او آن را روزنامه نگاری و تاریخ می دانست تا ادبیات عالی.

به جز یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ، این اثر شناخته شده ترین و محبوب ترین اثر او حداقل در غرب است. مجمع الجزایر گولاگ که در سال 1968 به پایان رسید، میکروفیلم شد و به نماینده قانونی اصلی سولژنیتسین، فریتز هیب از زوریخ، قاچاق شد تا منتظر انتشار باشد. یک نسخه کاغذی بعدی که به صورت قاچاق نیز به بیرون منتقل شد، توسط هاینریش بل در پای هر صفحه برای اثبات اتهامات احتمالی یک اثر جعلی امضا شد. سولژنیتسین می‌دانست که مطالب و دیدگاه‌های فراوانی درباره گولاگ وجود دارد که باید در آینده ادامه یابد، اما او این کتاب را به‌نحوی خود تمام‌شده می‌دانست. حق امتیاز و درآمد فروش کتاب برای کمک به زندانیان سابق اردوگاه به صندوق کمک سولژنیتسین منتقل شد. صندوق او، (صندوق اجتماعی روسیه)، که مجبور بود به صورت مخفیانه در کشور مادری خود کار کند، موفق شد مقادیر قابل توجهی پول را برای کمک به زندانیان سابق گولاگ در دهه‌های 1970 و 1980 انتقال دهد.

استقبال و تاثیر

در آغاز سال 2009، مدارس روسی این کتاب را به عنوان مطالعه ضروری منتشر کردند.ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، این کتاب را “بسیار ضروری” خواند، در حالی که وزارت آموزش روسیه گفت که این کتاب “میراث تاریخی و فرهنگی حیاتی در طول تاریخ داخلی قرن بیستم” را نشان می دهد.آرسنی روگینسکی رئیس وقت سازمان حقوق بشر یادبود، از حمایت پوتین از کتاب درسی سولژنیتسین استقبال کرد.ناتالیا رشتوفسکایا، همسر اول سولژنیتسین، در خاطرات خود در سال 1974 نوشت که شوهرش این کار را به عنوان تحقیق تاریخی و یا تحقیق علمی تلقی نمی‌کند و بیان می‌کند که این کار مجموعه‌ای از فولکلور اردوگاهی حاوی مواد خام است که سولژنیتسین قصد دارد از آن در تولیدات آینده‌اش استفاده کند. کتاب های او توسط نشریه نووستی که توسط KGB اداره می شد منتشر شد. سردبیر او کنستانتین سمیونوف بود و شوهر سوم او شد.

علمی

مورخ و محقق بایگانی، استفان جی ویتکرافت، این کتاب را به عنوان “شاهکار ادبی خوب، یک اتهام سیاسی تند علیه رژیم شوروی، و اهمیت فوق العاده ای در طرح موضوع سرکوب شوروی در آگاهی روسیه” توصیف کرد. ویتکرافت نوشت که این کتاب اساساً یک «آثار ادبی و سیاسی» است و «هیچ‌گاه ادعا نکرد که اردوگاه‌ها را در یک دیدگاه کمی تاریخی یا اجتماعی-علمی قرار می‌دهد» اما در مورد برآوردهای کیفی، سولژنیتسین برآورد بالایی خود را همانطور که می‌خواست ارائه کرد. برای به چالش کشیدن مقامات شوروی برای نشان دادن اینکه “مقیاس اردوگاه ها کمتر از این بود.”  یادداشت 3، مورخ UCLA، J. Arch Getty درباره روش شناسی سولژنیتسین می نویسد که “چنین اسنادی از نظر روشمندی در سایر زمینه های تاریخ غیرقابل قبول است.” 19] گابور ریترسپورن انتقاد گتی را به اشتراک گذاشت و گفت: «او تمایل دارد به خاطره‌سازی‌ها و شنیده‌های مبهم اولویت بدهد… [و] ناگزیر [به سوی سوگیری انتخابی هدایت می‌شود».

اورلاندو فیگس، مورخ بریتانیایی، در مصاحبه با هفته نامه آلمانی Die Zeit اظهار داشت که بسیاری از زندانیان گولاگ که او برای تحقیقاتش با آنها مصاحبه کرده بود، چنان با محتوای کتاب همذات پنداری می کردند که نمی توانستند بین تجربیات خود و آنچه می خواندند تمایز قائل شوند: «گولاگ. مجمع الجزایر برای یک ملت صحبت می کرد و صدای همه کسانی بود که رنج کشیدند.»روی مدودف، ناراضی و مورخ شوروی، از این کتاب به عنوان «بسیار متناقض» یاد کرد؛ [22] در نقدی برای این کتاب، مدودف آن را چنین توصیف کرد. بدون تشابه تأثیر آن، گفت: “من معتقدم تعداد کمی هستند که پس از خواندن این کتاب مانند زمانی که صفحه اول آن را باز کردند، از روی میز بلند می شوند. از این نظر من چیزی ندارم که بتوانم کتاب سولژنیتسین را به زبان روسی با آن مقایسه کنم. یا ادبیات جهان».

مطبوعات عامه پسند

ناتالیا رشتوفسکایا کتاب شوهرش را به عنوان “فولکلور” توصیف کرد و در سال 1974 به یک روزنامه گفت که “موضوع “مجمع الجزایر گولاگ”، همانطور که در لحظه نوشتن آن احساس کردم، در واقع زندگی کشور و حتی آن کشور نیست. زندگی اردوگاه‌ها، اما فولکلور اردوگاه‌ها.» رشتوفسکایا در خاطرات خود در سال 1974 نوشت که سولژنیتسین این رمان را «تحقیق تاریخی یا تحقیق علمی» نمی‌دانست و بیان می‌کند که اهمیت رمان رشتوفسکایا نسخه ای مختصر را برای دانش آموزان دبیرستانی روسی ایجاد کرد،که شامل مقدمه کاوشگر او در مورد ماهیت منحصر به فرد «آزمایش در تحقیق ادبی» سولژنیتسین بود.

دوریس لسینگ، رمان‌نویس، گفت که این کتاب «یک امپراتوری را فرو ریخت»، در حالی که نویسنده، مایکل اسکامل، این کتاب را به‌عنوان ژستی توصیف کرد که «به‌عنوان یک چالش رو در رو برای دولت شوروی بود و مشروعیت آن را زیر سؤال می‌برد و خواستار انقلابی بود. فیلسوف آیزایا برلین درباره تأثیر آن نوشت: «تا زمانی که گولاگ، کمونیست‌ها و متحدانشان پیروان خود را متقاعد می‌کردند که محکوم کردن رژیم عمدتاً تبلیغات بورژوایی است».دیپلمات ایالات متحده، جورج اف کنان گفت که این کتاب «قدرتمندترین کیفرخواست یک رژیم سیاسی است که تا به حال در دوران مدرن صادر شده است.» نویسنده تام باتلر-باودون این کتاب را به عنوان «یادبود سولژنیتسین برای میلیون ها شکنجه و قتل عام در روسیه شوروی توصیف کرده است. بین انقلاب بلشویکی و دهه 1950.” نسخه ای از The Book Show می گوید که این کتاب به افشای بی رحمی نظام شوروی کمک کرد.جردن پیترسون، روانشناس، که پیشگفتار یک نسخه خلاصه شده پنجاهمین سالگرد منتشر شده در 1 نوامبر 2018 را نوشت، مجمع الجزایر گولاگ را مهم ترین کتاب قرن بیستم توصیف کرد.

شباهت هایی بین این کتاب و رفتار با لیائو ییوو، مخالفی که طبق خبرگزاری فرانسه “سولژنیتسین چینی” نامیده می شود، کشیده شده است. نویسنده دیوید آیکمن اظهار داشت که لیائو اولین نویسنده مخالف چینی است که “گزارش بسیار دقیقی از شرایط زندان از جمله شکنجه در چین ارائه کرد، به همان روشی که [ناراضی شوروی] الکساندر] سولژنیتسین در مجمع الجزایر گولاگ انجام داد.” در سال 2019، مصطفی آکیول، روزنامه‌نگار، شباهتی را بین این کتاب و اردوگاه‌های بازآموزی سین کیانگ ترسیم کرد.

مستند تلویزیونی

در 12 دسامبر 2009، کانال روسی Rossiya K مستند تلویزیونی فرانسوی L’Histoire Secrète de l’Archipel du Goulag[37] ساخته ژان کرپو و نیکلاس میلتیچ را نشان داد و آن را تحت عنوان Taynaya Istoriya به روسی ترجمه کرد. Arkhipelaga GULAG” (تاریخ مخفی: مجمع الجزایر گولاگ). این مستند رویدادهای مربوط به نوشتن و انتشار مجمع الجزایر گولاگ را پوشش می دهد.

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب The Gulag Archipelago مجمع الجزایر گولاک”
دکمه بازگشت به بالا