در بهترین حالت، انسان نجیب ترین حیوانات است. جدا از قانون و عدالت، او بدترین است.
آغاز اصلاحات آنقدر برای برابر ساختن دارایی نیست، بلکه تربیت طبیعت های نجیب برای اینکه بیشتر آرزو نکنند و مانع از به دست آوردن افراد پایین تر شوند.
کاملترین جامعه سیاسی جامعهای است که طبقه متوسط در آن کنترل داشته باشد و از هر دو طبقه بیشتر باشد.
جامعهای که کنترل گذشته را از دست میدهد در خطر است. زیرا مردانی را به وجود میآورد که چیزی جز زمان حال نمیدانند و نمیدانند که زندگی با آنچه هست متفاوت بوده و میتوانست باشد.
همه کسانی که در هنر اداره بشریت مدیتیشن کرده اند متقاعد شده اند که سرنوشت امپراتوری ها به آموزش جوانان بستگی دارد.
کسانی که بچهها را خوب تربیت میکنند، بیشتر از آنهایی که آنها را تولید میکنند، باید تجلیل شوند، زیرا فقط همینها به آنها زندگی میدهند، کسانی که هنر خوب زندگی کردن را دارند.
برای خوب نوشتن، خود را مانند مردم عادی بیان کنید، اما مانند یک مرد عاقل فکر کنید. یا همانطور که خردمندان فکر می کنند، اما همانطور که مردم عادی می گویند صحبت کنید.
شعر زیباتر و فلسفیتر از تاریخ است. زیرا شعر بیانگر جهانشمول و تاریخ فقط امر جزئی است.
شعر، مردی را میخواهد که برایش هدیهای خاص داشته باشد، وگرنه مردی با حسی از جنون.
انسان ها خدایان را بر اساس تصویر خود خلق می کنند، نه تنها با توجه به شکل آنها، بلکه با توجه به نحوه زندگی خود.
بهترین دوست من مردی است که در “آرزوی خوبی برای من” برای من آرزو می کند.
دوستان آینه ای را در کنار یکدیگر نگه می دارند. از طریق آن آینه می توانند یکدیگر را به گونه ای ببینند که در غیر این صورت در دسترس آنها نباشد و این آینه سازی است که به آنها کمک می کند تا خود را به عنوان یک شخص بهبود بخشند.
هدف هنر نشان دادن ظاهر ظاهری اشیا نیست، بلکه اهمیت درونی آنهاست.
افراد لجباز را می توان به عقیده، نادان و بور تقسیم کرد.
تفاوت بین یک مرد دانشمند و یک نادان همان تفاوت بین یک مرد زنده و یک جنازه است.