عطار، مست رخ داد عشق است، هر چند خود، بسیار به توصیف عشق میپردازد، اما بر این باور است که درک رخ داد عشق، در گرو تجربهی مستقیم عشق است.
عشق به باور عطار نه فقط رخدادی انسانی، که رخ دادی کیهانی است.
عشق به زعم وی نیروی دگرگون کنندهی جهان است.
معشوق را نه فقط در افلاک، که در خاک نیز میتوان یافت.
به نظر عطار، متعلق و تجلیهای عشق، نزد همهی انسانها، یکسان نیست، زیرا هر کس بنابه دلبستهگیها و دلدادهگیهایاش، معشوق و دلبر و حسب حالی ویژه دارد.
عطار حتی از عشق و محبت زمینی نیز به عنوان یک فضیلت انسانی یاد میکند. و بر این امر تاکید میکند که حتا از شور جنسی نیز عشق می تواند زاییده شود. شور جنسی هر چند نزد وی مطلوب نیست، اما اگر کسی گرفتار و اسیر شور جنسی نشود، این شور، میتواند گذرگاه رسیدن به عشق و محبت انسانی باشد.
عطار بر خلاف بسیاری از عرفا وجه تمایز آدمی و پری را عشق نمی داند. چرا که به زعم وی، فرشتهگان نیز پس از سجده بر آدم وجود شان به عشق آغشته گشت و دانند عشق چیست.
به باور عطار آن چه وجه تمایز آدمی و پری است، نه عشق، که درد عشق و زهر هجر است.
خواندن این مطلب 1 دقیقه زمان میبرد