سبد پر – همیشه قبل از صحبت فکر کنید

داستان کوتاه

تالار گفتگو زوم تر ورود به تالار گفتگو زوم تر

یک بار یک کشاورز با همسایه خود درگیر شد. در حین دعوا، کشاورز به قدری عصبانی شد که به همسایه خود چیزهای بد و بی ادبانه زیادی گفت.

بعد از مدتی کشاورز متوجه اشتباهش شد و خواست حرفش را پس بگیرد اما نمی دانست باید چه کند.

درست در همان لحظه او متوجه شد که یک قدیس در حال بازدید از روستای آنها است. بنابراین، تصمیم گرفت که نزد قدیس برود و راه حلی بخواهد.

نزد قدیس رفت و همه چیز را به او گفت و از او خواست که راهی برای پس گرفتن سخنانش به او بگوید.

سنت به کشاورز گفت: “ابتدا برو و پرهای زیادی را در یک سبد باز جمع کن و سپس آنها را در وسط دهکده نگه دار و برگرد.”

کشاورز همین کار را کرد و روز بعد به قدیس بازگشت.

سنت گفت: “حالا برو و آن پرها را برگردان.”

کشاورز برگشت تا آن ها را بیاورد، اما وقتی برگشت، همه پرها به دلیل باد پرواز کرده بودند.

کشاورز با دست خالی نزد قدیس بازگشت و به او گفت: “من نتوانستم آن پرها را بازگردانم، زیرا هیچ پری در سبد نمانده بود، زیرا بادها همه آنها را به دور انداخته بودند.”

سنت به او گفت: «همین چیز در مورد کلماتی که توسط شما گفته می شود اتفاق می افتد. شما به راحتی می توانید آنها را بگویید اما حتی اگر بخواهید نمی توانید آنها را پس بگیرید.

این را همیشه باید قبل از گفتن سخنی تلخ و بد به کسی که عصبانی می‌شوید به خاطر بسپارید که نمی‌توان حرف شما را پس گرفت. پس بهتر است در مواقع عصبانیت سکوت کنیم.»

یادگیری:
کلمات نیز می توانند به دیگران صدمه بزنند. بنابراین، همیشه قبل از صحبت کردن فکر کنید.


 

کلمات کلیدی جستجو: سبد پر – همیشه قبل از صحبت کردن فکر کنید، داستان کوتاه خشم با اخلاق، کشاورز و داستان مقدس با درس زندگی برای بزرگسالان

سبد پر – همیشه قبل از صحبت فکر کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا