داستان هندوانه.! (حتما بخوانید) آموزش و یادگیری زندگی

تالار گفتگو زوم تر ورود به تالار گفتگو زوم تر

روزی پسری در روستای پارا در گوا زندگی می کرد که به هندوانه هایش معروف بود.

کشاورزان هر سال در پایان هر فصل برداشت در ماه مه مسابقه خوردن هندوانه را ترتیب می دهند. کشاورزان از بچه های سراسر روستا دعوت می کردند تا در مسابقه شرکت کنند.

کشاورز بهترین هندوانه را از برداشت برای بچه ها نگه می دارد تا در مسابقه بخورند. بچه ها اجازه داشتند هر چقدر که می خواهند هندوانه بخورند فقط شرط آنها این بود که دانه های هندوانه را گاز نگیرند و همه دانه ها را در یک کاسه بریزند.

سالها بعد پسر به کالج رفت. پس از اتمام تحصیل پسر پس از 7 سال به روستای خود بازگشت.

پسر از بازگشت به روستای خود بسیار خوشحال شد و به دنبال هندوانه به بازار رفت اما هیچ چیز مانند قبل نبود. همه رفته بود هندوانه هایی که در بازار موجود بود کوچک بودند. پسر متوجه شد که مسابقه هنوز برگزار می شود اما اکنون همه چیز تغییر کرده است. همه چیزهای کشاورزی و مسابقه اکنون توسط پسر کشاورز انجام می شد.

پسر کشاورز حتی الان هم مسابقه برگزار کرد اما تفاوت کمی داشت. وقتی پسر کشاورز مسئولیت را بر عهده گرفت، متوجه شد که هندوانه های بزرگتر پول خوبی در بازار می آورد، بنابراین هندوانه بزرگتر را در بازار می فروخت و هندوانه های کوچکتر را برای مسابقه نگه می داشت. همین امر سال به سال ادامه یافت و سرانجام بهترین هندوانه ها از روستا به پایان رسید.

چه چیزی اشتباه پیش رفت؟؟ این چطور تغییر کرد؟؟

قبلاً زمانی که مسابقه برگزار می شد بهترین هندوانه ها برای خوردن بچه ها نگهداری می شد و دانه های جمع آوری شده در کاسه ها برای برداشت بعدی هندوانه استفاده می شد. به این ترتیب کشاورزان بهترین دانه ها را از برداشت هندوانه در سال آینده دریافت می کنند. در سال آینده هندوانه بزرگتری تولید خواهد شد.

حالا وقتی پسرش مسئولیت را برعهده می‌گرفت، هندوانه‌های کوچک‌تر را برای مسابقه نگه می‌داشت که به این دلیل هندوانه‌های سال بعد کمتر و سال بعد حتی کوچک‌تر بودند.

در تولید هندوانه یک ساله بود اما بهترین هندوانه های روستا در 7 سال تمام شد.

اخلاقی:
نسل بشر بعد از 25 سال تغییر می کند، اما 200 سال طول می کشد تا بفهمیم چه مشکلی در سیستم آموزشی وجود دارد.

نسل امروزی سنت‌های قدیمی‌تر را بدون درک و درک ارزش و معنای عمیق‌تر آن سنت‌ها کنار می‌گذارند یا تغییر می‌دهند.

تغییر خوب است اما ابتدا باید سعی کنیم بفهمیم چرا باید تغییر ایجاد کنیم.


 

کلمات کلیدی: داستان هندوانه – بهترین داستان اخلاقی در مورد یادگیری و آموزش زندگی/ شکاف نسلی، داستانی از Manohar Parrikar وزیر دفاع هند

داستان هندوانه.! (حتما بخوانید) آموزش و یادگیری زندگی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا