داستان قورباغه و خرگوش – هرگز تسلیم نشو

داستان کوتاه

تالار گفتگو زوم تر ورود به تالار گفتگو زوم تر

یک بار چند سگ وحشی در تعقیب یک گله خرگوش بودند. همه خرگوش ها برای نجات جان خود می دویدند. به نوعی می‌توانستند قربانی سگ‌های وحشی نشوند و پشت یک بوته خشک پنهان شوند.

همه از این همه دویدن و ترس از دست دادن جانشان خسته شده بودند. پس از رفتن سگ‌های وحشی، خرگوش‌ها نفس راحتی کشیدند و زمانی که احساس کردند عادی شدند، شروع به بحث در مورد وضعیت خود کردند.

خرگوشی گفت: «دوستان! چه زندگی داریم! ما موجودات کوچک، بی اهمیت و درمانده ای هستیم. ما نه شاخ داریم مثل آهو و نه چنگال های تیز مثل گربه.

اگر مورد حمله قرار بگیریم چاره ای جز فرار نداریم. خداوند در حق ما عدالت بزرگی کرده است. تمام بلاهای دنیا بر سر ما ریخته شده است

خرگوش دیگر گفت: «راست می گویی دوست! همیشه بحران زندگی وجود دارد. من عمیقاً از چنین زندگی وحشتناکی ناراحت هستم و می خواهم به آن پایان دهم.”

یکی دیگر گفت: من هم می خواهم بمیرم. من فقط می روم و می پرم در برکه.»

خرگوش ها اکنون مصمم بودند به زندگی خود پایان دهند. تصمیم گرفتند به برکه بروند و غرق شوند. همه شروع به رفتن به سمت حوض کردند.

قورباغه های زیادی در برکه زندگی می کردند. همه قورباغه ها در حال استراحت بودند که خرگوش به نزدیکی برکه رسید. به محض اینکه قورباغه ها صدای خرگوش را شنیدند که به سمت حوض می آید، همه به داخل حوض پریدند.

همه خرگوش هایی که رفتند به حوض آمدند تا زندگی خود را تسلیم کنند، این را دیدند.

با دیدن این خرگوش گفت: “دوستان!! دیدی از ترس ما این قورباغه ها پریدند توی آب. معنی آن را درک کنید.

این بدان معناست که در این دنیا موجودات کوچکتر و کوچکتر از ما وجود دارند. آنها نمی توانند با ما رقابت کنند، آنها از ما می ترسند. اما هنوز دارند زندگی خود را می کنند، پس چه نیازی است که ما زندگی را رها کنیم. ما نباید ناامید شویم. وقتی آنها بتوانند زندگی کنند، ما هم می توانیم زندگی کنیم.

همه خرگوش ها فهمیدند و ایده دست کشیدن از زندگی را ترک کردند و برگشتند.

یادگیری:
بارها در مصیبت، احساس می کنیم که تمام غم های دنیا را گرفته ایم. اما واقعیت این است که افراد ناراضی در دنیا بیشتر از ما هستند.

آنها را مقایسه کنید، آنگاه خود را در شرایط خوبی خواهیم یافت. به همین دلیل است که باید در مواجهه با هر ناملایماتی زندگی کرد بدون اینکه از زندگی ناامید شد.


کلمات کلیدی جستجو: داستان قورباغه و خرگوش – هرگز تسلیم نشو، افسانه های ازوپ برای بچه ها، داستان های معروف حیوانات برای ایجاد انگیزه در زندگی هرگز تسلیم نشویم، مواجهه با ناملایمات در زندگی داستان کوتاه همراه با درس زندگی، داستانی با معنای عمیق درباره مشکلات زندگی، داستان انگیزشی برای زندگی

داستان قورباغه و خرگوش – هرگز تسلیم نشو

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا