ترس لاک پشت – داستان هیولا در جزیره

تالار گفتگو زوم تر ورود به تالار گفتگو زوم تر

روزی روزگاری لاک پشتی بود که در کشتی بود. یک روز کشتی غرق شد. لاک پشت مدت طولانی شنا کرد و به جزیره ای متروک رسید.

سمت خشکی که لاک پشت در آنجا آمده بود، به کوهی بزرگ و پرشیب منتهی می شد.

لاک پشت از شنای طولانی خسته شده بود. او به اطراف نگاه کرد اما در خشکی چیزی برای خوردن وجود نداشت. لاک پشت برای جلوگیری از گرسنگی از مرگ، تصمیم گرفت به بالای کوه صعود کند، به این امید که بتواند چیزی برای خوردن در آن سوی کوه پیدا کند.

لاک پشت شروع به بالا رفتن کرد. هنگامی که به قله پوشیده از برف کوه رسید، سرمای شدیدی داشت. ناگهان طوفان برفی شروع شد.

لاک پشت سخت تلاش کرد، اما موفق شد مسیر کوچکی را که به سمت دیگر کوه منتهی می شد، ایجاد کند.

در مسیر، لاک پشت از دور دید که توسط یک هیولای بزرگ محافظت می شود که سر و صدای زیادی ایجاد می کند. لاک پشت تا حد مرگ ترسیده بود.

با شنیدن صداها، لاک پشت چنان ترسیده بود که می خواست سرش را در غلاف خود پنهان کند اما ترس خود را کنترل کرد و به اطراف نگاه کرد.

او دید که بسیاری از حیوانات دیگر مرده دراز کشیده اند. لاک پشت فهمید که همه آنها به دلیل سرمای طاقت فرسا مردند.

لاک پشت فهمید که اگر برای مدت طولانی در آنجا بماند، او نیز خواهد مرد. او می دانست که باید به زودی راهی برای فرار از آن مکان پیدا کند.

او روحیه خود را جمع کرد و شجاعت را برای حرکت به جلو جمع کرد. حرکت رو به جلو به این معنی است که او برای عبور از مسیری که به سمت دیگر کوه منتهی می شود باید با آن هیولا روبرو می شد.

همانطور که لاک پشت شروع به راه رفتن به سمت هیولا کرد، هیولا شکل خود را تغییر داد. وقتی لاک پشت خیلی به هیولا نزدیک شد، ناگهان متوجه شد که در واقع توده بزرگی از سنگ است که از دور شبیه هیولا به نظر می رسید.

آن صخره ها به گونه ای جمع شده بودند که به شکل هیولا در می آمدند.

لاک پشت در حالی که آنجا ایستاده بود متوجه شد که صدایی که از دور شنیده بود فقط صدای باد است که از میان غار کوچکی می وزد.

لاک پشت با غلبه بر ترس از هیولا، احساس اعتماد به نفس کرد و به سفر خود ادامه داد و در نهایت به دره ای زیبا فرود آمد که در آنجا غذا و آب فراوان پیدا کرد.

یادگیری:
با اجتناب از هر موقعیتی نمی توان با چالش های زندگی روبرو شد. چیزی یا آن دیگری ما را به چالش خواهد کشید. باعث ایجاد ترس و ناامنی در ما خواهد شد. تنها راه مقابله با ترس، مواجهه با آن با تمام قدرت و ایمان است.

بیشتر ترس ها تخیلی خواهند بود. هر مشکلی راه حلی دارد. وقتی ذهن ما پر از ترس است، نمی توانیم منطقی و عاقلانه عمل کنیم.


ترس لاک پشت – داستان هیولا در جزیره

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا