روزی حکیمی که در حال زیارت بود به روستایی آمد. درست در حومه روستا، معبدی وجود داشت. سیج تصمیم گرفت مدتی در آن معبد بماند.
چند روزی گذشت، اهالی روستا با آن زاهد آشنا شدند و به استقبال او آمدند.
با گذشت زمان، روستاییان برای کمک و پیشنهاد به ملاقات او آمدند. مردم شروع کردند به در میان گذاشتن مشکلات خود و رفع تردیدهای خود در مورد معنویت.
گاهی برای روستاییان سخنرانی معنوی می کرد.
یک بار در یک سخنرانی گفت:همیشه به یاد داشته باشید، نمی توان با لذت بردن از تمام حواس پنج گانه کاملاً راضی بود. از این رو انسان باید هر موقعیتی را در زندگی بپذیرد، به آنچه که دارد راضی باشد و ذهن خود را به ذکر نام خدا متمرکز کند. او باید فداکارانه به خدا خدمت کند. سعادت واقعی فقط در خداست.”
با شنیدن این حرف یکی از روستاییها بلند شد و با عصبانیت گفت: «به راحتی میتوان به دنبال حواس پنجگانه رفت، اما عملاً نمیشود.
من سه فرزند دارم، دختر 23 ساله است و هنوز نتوانسته ام برایش داماد پیدا کنم. پسر 19 ساله من هنوز باید تحصیلات خود را تمام کند و کوچکترین من 12 سال دارد.
حقوق من برای رفع تمام نیازهای خانواده ام کافی نیست و به همین دلیل همسرم نیز استرس زیادی دارد.
حالا تو همچین شرایطی.. چطور توقع داری نگران نباشم و اسم خدا رو نخونم…؟»
با شنیدن این سخن، حکیم لبخندی زد و پاسخ داد:با نگرانی مشکلت حل میشه؟؟ چندتا مشکل تونستی با نگرانی حل کنی؟؟ حتی وقتی به این واقعیت واقفیم که هیچ مشکلی با نگرانی حل نمی شود، آیا دست از نگرانی برداریم؟
اگر به جای نگرانی در مورد همه اینها، ذهن خود را به سمت ذکر نام خدا منحرف کنید، می توانید راهی برای رهایی از همه این نگرانی ها پیدا کنید.
خدا همیشه در کنار ماست و خواندن نام خدا می تواند آرامش را به ذهن ما بیاورد و ما می توانیم سعی کنیم موقعیت ها را به نحو بهتری حل کنیم. از این رو باید زمانی از مشغله کاری خود به خواندن نام خدا پی برد…”
روستایی فهمید و در برابر حکیم تعظیم کرد و از سخنان حکیمانه اش تشکر کرد.
نگرانی دردسر فردا را از بین نمی برد، آرامش امروز را از بین می برد.
کلمات کلیدی: فواید ذکر نام خدا – دست از نگرانی بردارید داستان راه معنوی را بیاموزید، نگرانی نمی تواند مشکلات را حل کند داستان یادگیری برای بزرگسالان