روزی در روستایی پیرمردی بخیل زندگی می کرد. در استفاده از چیزها بسیار خسیس بود.
او یک کاسه نقره ای بسیار گران قیمت داشت و با ارزش ترین دارایی او بود. او عادت داشت آن را محفوظ نگه می داشت، در جعبه قفل شده بود. او فکر می کرد که فقط زمانی از آن استفاده می کند که فرصت مناسب باشد.
روزی قدیس به منزلش آمد. وقتی برای قدیس غذا میدادند، یک لحظه پیرمرد فکر کرد که چرا در ظرف نقرهای برای قدیس غذا سرو نکنیم.
اما لحظه بعد فکر کرد: «کاسه نقرهای من بسیار ارزشمند است. چرا باید از آن برای قدیس بیچاره ای که روستا به روستا سرگردان است استفاده کنم..! وقتی یک شخص سلطنتی به خانه من آمد، آن کاسه نقره را بیرون خواهم آورد.»
با این فکر، آن کاسه را بیرون نیاورد.
پس از چند روز، وزیر پادشاه برای غذا به خانه او آمد. حتی در آن زمان پیرمرد فکر کرد آن کاسه نقره ای را بیرون بیاورد، اما لحظه بعد فکر کرد: «او فقط یک وزیر دربار پادشاه است. وقتی خود کینگ برای خوردن غذا به خانه من آمد، من کاسه گرانبهایم را بیرون خواهم آورد.»
پس از چند روز، خود کینگ به خانه او آمد، اما درست قبل از آن پادشاه جنگ خود را با پادشاهی همسایه شکست داد و بخشی از پادشاهی خود را از دست داد.
در حین سرو غذا، پیرمرد فکر کرد حالا باید آن کاسه نقره ای را بیرون بیاورم، اما بعد فکر کرد: «اما کینگ جنگش را باخت. فقط انسان مغرور باید در آن کاسه غذا بخورد. بنابراین من نباید آن را بیرون بیاورم.»
بنابراین کاسه نقره ای او بلااستفاده ماند. یک روز پیرمرد مرد.
پس از مرگ پسرش آن جعبه را نزد خود نگه داشت. یک روز آن جعبه را باز کرد و یک کاسه سیاه شده پیدا کرد.
آن کاسه را به همسرش نشان داد و از او پرسید: با آن چه کنیم؟
همسرش به کاسه نگاه کرد و گفت: “چقدر کثیف است. فقط باید آن را بشوییم و از آن برای غذا دادن به سگ خانگی خود استفاده کنیم.”
از آن روز به بعد سگ خانگی خانه در آن کاسه نقره ای شروع به خوردن کرد.
کاسه نقره ای که پیرمرد در تمام عمرش برای خدمت به شخص خاصی حفظ کرده بود، هرگز برای این منظور استفاده نشد و در نهایت ارزش خود را از دست داد.
یادگیری:
یک چیز فقط زمانی ارزش دارد که بتوان از آن استفاده کرد. چیزهای گرانبهایی که بدون استفاده بیکار هستند نیز ارزشی ندارند.
کلمات کلیدی جستجو: کاسه نقره ای مرد خسیس – ارزش هر چیز، داستان های با معنای عمیق، داستان های حقیقت تلخ زندگی، داستان ساده و در عین حال جالب با بینش در مورد زندگی، داستانی برای درک استفاده از اشیا، ارزش چیزها به استفاده از آن بستگی دارد داستان کوتاه