روزی شیری در جنگل زندگی می کرد که جوان، قوی و صاحب بدنی زیبا بود. هیچ کس در جنگل از نظر قدرت با او برابری نمی کرد. همه حیوانات جنگل به او احترام می گذاشتند.
یک روز هوا گرم بود. شیر در جستجوی طعمه بیرون رفت، او از گرما ناراحت شد. هوای خنک در نزدیکی محلی گل آلود میوزید، بنابراین شیر در نزدیکی آن ایستاده بود، زیرا خنکی آنجا او را از گرما تسکین میداد.
خوکی در نزدیکی بوته ها خوابیده بود. با دیدن شیر بیرون آمد و شروع به بدگویی کرد. با شنیدن آن شیر خشمگین شد و او را به چالش کشید و گفت: «هیچکس به اندازه من در این جنگل قوی نیست. اگر شجاعت داری، با قدرت با من بجنگ.»
خوک به محل گل آلود پرید و اکنون در گل پوشیده شده بود و بوی بسیار بدی می داد.
شیر با دیدن او چنین فکر کرد: «بدن من بسیار تمیز و زیبا است و اگر با خوک بجنگم، من هم گل و لای می شوم. من با مبارزه با این خوک بی ادب چه چیزی به دست خواهم آورد؟ خودش کثیف است و من هم با درگیر شدن با آن کثیف می شوم.»
شیر با این فکر، فکر رقابت با خوک را رها کرد و رفت.
یادگیری:
انسان شرور مانند خوکی است که در گل و لای پوشیده شده است. آنها با کلمات غیر متمدنانه دیگران را آزار می دهند و آنها را به واکنش تحریک می کنند. هنگامی که واکنش نشان دادید، پاهای خود را در گل نگه دارید، نمی توانید از آن فرار کنید و همچنین در گل و لای پوشیده خواهید شد.
این داستان نحوه رسیدگی به تحریکات از سوی چنین افراد شرور را شرح می دهد.
اگر می خواهید آبروی خود را حفظ کنید، درگیر مزخرفات افراد شرور نشوید. برخورد با چنین شخصی فایده ای ندارد. اون شخص فقط هیچ احترامی نداره، چه فرقی برایش می کنه؟ اما با درگیر شدن با چنین فردی قطعا از اعتبار شما در بین جامعه و مردم کاسته می شود.
پس احمق نباشید که در مزخرفات افراد شریر افراط کنید. با سکوت خود به آنها پاسخ دهید.
کلمات کلیدی جستجو: پاسخ شیر به تحریک خوک! چگونه می توان با افراد تحریک آمیز داستان کوتاه اخلاقی، درس مهم زندگی برای بزرگسالان با مشکلات خلقی کوتاه، هرگز به اقدامات و کلمات تحریک آمیز افراد شرور واکنش نشان ندهید داستان کوتاه، داستان برای به اشتراک گذاشتن با خانواده و دوستان، داستان های جاتاکا، داستان کوتاه عاقلانه فکر کنید