روزی در روستایی تاجری زندگی می کرد که به خدا ایمان زیادی داشت. روزی که از سر کار به روستای خود برمی گشت، در راه سنگی درخشان دید.
تاجر آن سنگ را بسیار پسندید و آن را برداشت. در راه فکر کرد: «میتوانم یک بت زیبا از خدا که از این سنگ تراشیده شده است، بیاورم و در خانه نگه دارم.»
با این فکر به یک مجسمهفروشی معروف رفت و گفت: میخواهم از این سنگ یک خدای زیبا بتراشی.
مجسمه ساز پاسخ داد: “حتما. بعد از یک هفته می توانید برگردید و Idol حکاکی شده را ببرید.
پس از خروج بازرگان، مجسمه ساز کار خود را آغاز کرد. او ابزار خود را گرفت و به محض اینکه مجسمه ساز به سنگ برخورد کرد، متوجه شد که سنگ بسیار سخت است.
مجسمه ساز دوباره با اشتیاق کامل گیر کرد اما سنگ تکان نخورد. حالا مجسمه ساز نگران شد. او به کوبیدن آن سنگ ادامه داد اما سنگ شکسته نشد.
مجسمه ساز چندین روز تلاش کرد و 99 درصد از سمت خود تلاش کرد تا آن سنگ را کنده کاری کند، اما نتوانست سنگ را بشکند.
چند روز بعد وقتی بازرگان برگشت تا بت کنده کاری شده را بیاورد، مجسمه ساز به او گفت که نمی تواند با این سنگ بت بسازد زیرا خیلی سخت است.
تاجر غمگین شد و با سنگ رفت.
بعداً بازرگان به مغازه دیگری رفت و از مجسمه ساز خواست که از همان سنگ بت بسازد.
مجسمه ساز ابزار خود را برداشت و شروع به ضربه زدن به سنگ کرد تا آن را برش دهد، به محض اینکه مجسمه ساز اولین چکش را روی سنگ کوبید، شکسته شد زیرا در اثر ضربه مجسمه ساز اول به شدت ضعیف شد.
بازرگان از دیدن این بسیار خوشحال شد و مجسمه ساز بعدی بت زیبایی از خدا را از آن سنگ تراشید.
پس از دریافت بت، بازرگان در راه بازگشت به وضعیت مجسمه ساز اول فکر کرد که چگونه 99% کار می کرد اما در نهایت خسته شد و منصرف شد. اگر یک ضربه بیشتر می زد، موفق می شد.
یادگیری:
همین امر در زندگی ما نیز صدق می کند. بسیاری از مردم احساس می کنند که با وجود تلاش های زیاد، نمی توانند موفق شوند، اما حقیقت این است که قبل از آخرین تلاش خسته می شوند.
انسان باید به طور مداوم به تلاش ادامه دهد، زیرا چه کسی می داند که آیا تلاش بعدی می تواند آخرین تلاش باشد که می تواند زندگی او را تغییر دهد.
کلمات کلیدی جستجو: تلاش های مجسمه ساز و یک داستان انگیزشی آخرین ضربه در مورد پشتکار و سخت کوشی تا رسیدن به نتایج